سایت نقطه ویرگول امکان دانلود رمان عاشقانه قرار نبود از هما پور اصفهانی را برای شما عزیزان فراهم نموده است.
مشخصات رمان به شرح زیر است:
ترسا بعد از قبول نشدن در کنکور تصمیم به مهاجرت میگیرد. اما با مخالفت شدید پدرش رو به رو میشود. پدرش تنها یک شرط پیش رویش میگذارد. ازدواج …. و ترسا با مردی آشنا میشود که از سمت خانوادهاش برای ازدواج تحت فشار است؛ دکتر آرتان تهرانی. این دو نفر تصمیم میگیرند با ازدواجی صوری هر دو آزادیهایشان را داشته باشند و به آن چیزی که میخواهند برسند.
صدای آهنگ آنشرلی بلند شد. سرم داشت منفجر می شد. دستم رو از زیر پتو بیرون آوردم و روی عسلی کنار تخت کشیدم. صدا لحظه به لحظه داشت بلند تر می شد و من لحظه به لحظه عصبی تر می شدم. بالاخره دستم خورد به گوشیم. چنگش زدم وکشیدمش زیر پتو. یکی از چشمامو به زور باز کردم و دکمه قطع صدا رو زدم. صدا خفه شد. نمی دونم چرا آهنگی رو که اینقدر دوست داشتم گذاشته بودم برای آلارم گوشیم. دیگه داشتم از این آهنگ متنفر می شدم!
ساعت چند بود؟ هفت صبح. لعنتی! خوابم می یومد دیشب تا صبح داشتم چت می کردم و تازه دو سه ساعت بود که خوابیده بودم. این چه قرار کوفتی بود که من با دوستام گذاشته بودم؟ انگار مرض داشتم! با غر غر از جا بلند شدم و کش و قوسی به بدنم دادم.
نگاهم به در و دیوار بنفش اتاق افتاد. همه دیوارها با کاغذ دیواری بنفش پوشیده شده بود و بهم آرامش می داد. در حالی که لی لی می کردم تا خورده چیپس هایی که از دیشب کف اتاق پخش شده بود و حالا چسبیده بود به پایم جدا شود کنار پنجره رفتم و با ضرب گشودمش. باد سرد توی صورتم خورد و لرزم گرفت. با خشم خم شدم و چیپس ها را از پایم جدا کردم و غر غر کردم:
-لعنتی!
صدای زنگ گوشیم بلند شد. اینبار آهنگ ملایمی از کریس دی برگ بود. لب تخت نشستم و گوشی رو که زیر بالش چپونده بودم در آوردم. صورت دلقکی بلنفشه روی صفحه چشمک می زد گوشی را در گوشم گذاشتم و گفتم:
-بنال.
رمان جهنم تو را می خواهد | Es_shima نویسنده ویژه انجمن نقطه ویرگول
[…] دانلود رمان قرار نبود […]