سایت نقطه ویرگول امکان دانلود رمان ملکه یخی را برای شما عزیزان فراهم نموده است.
مشخصات رمان به شرح زیر است:
من با نام ملکه یخ ها شناخته شدم. کم کم یخ بودنم تبدیل به ذوب شدن کرد. اما رام بودن من فقط برای یک نفر بود. و آن کس همان کسی بود که با آتش وجودش ذره ذره مرا آب کرد. کسی
که مرا آب کرد و بعد هم میان بیابان مرا تک و تنها کل کرد. و گذاشت تا ذره ذره با نور خورشید بخار شدنم را ببینند.
دیگه سرم داشت از هجوم جمعیتی که خودشون رو فقط به خاطر اینکه با من عکس بگیرن خفه میکردن درد میگرفت. سریع وارد اتاق گریم شدم و در رو پشت سرم قفل کردم. مهراد تکیه
داده بود به صندلی روبهروی آیینه و داشت قهوه میخورد.
رفتم جلوش و با عصبانیت روی میز کوبوندم و داد زدم:
-من یه بار دیگه هم تئاتر بازی نمیکنم. خسته شدم دیگه!
از جاش بلند شد و گفت:
-ملکه یخ باز شروع کرد. چهار تا طرف دار رو دید و دیوونه شد.
با شنیدن این شش کلمه انگار که وجودم تازه میشد. اما در جواب به حرفای قبلیش گفتم:
-تو به اونا میگی ادم یا طرفدار؟ اونا حیوونن حیووو…
داد زد:
-بس کن دیگه گیسو… اگه اینا نبودن گیسو اهوازی هم وجود نداشت… اینو بفهم!
-برو بابا توهم حق اینکه به کسی توهین کنی رو نداری… اینو بفهم.
-سر من داد نزن…فهمیدی؟
صدای تلفنم اومد. همیشگی… با دیدن اسمش لبخندی زدم و جواب دادم:
-گیسو می خوام ببینمت، سلام
از لحنش جا خوردم و گفتم:
-چیزی شده متین؟
کمی مکث کرد و گفت:
-تا نیم ساعت دیگه سالن تئاتر.
-چیزی شده؟
-آره راستش یه چیزایی شده… چیزایی که پشت تلفن قابل گفتن نیست…
دانلود رمان دختری از تبار سختی
رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ES_SHiMA نویسنده ویژه انجمن نقطه ویرگول