موهایش زندگیاش بود، زندگی که در یک چشم بهم زدن از او گرفته شد. چشم بر هم زدنش هفت روز طول کشید؛ هفت روز تمام، جان کند و در آخر زندگیاش را رها کرد!
او خواهان آزادیست، آزادي در خندیدن، دویدن، زیر لب آهنگ خواندن و حتی لباس روشن پوشیدن! او حبس شده در افکار پوسیدهی مردمیست که بلند خندیدن را جرم می دانند. چارهای جز به به دست آوردن آزادی ندارد. با عجز به هر ریسمانی چنگ می زند و سرانجام همان ریسمان او را به دار می آویزد!
داستان زندگی همراز، که به خاطر شوهر خواهر و عظمت خانواده شوهر فوت می کند، اکنون سالها از آن زمان می گذرد و همراز در پی این است که فرزندان خواهرش را از زیر دست این خانواده رها کند، در این مسیر عموی بچهها مقابلش میایستد، دونفر از دو دنیای متمایز که خاطره ی بدی از هم دارند، پسری سرد و خودبین در مقابل دختری صادق و درستکار که…
داستان اوا وتسون، دختری که به تنهایی مسئولیت خواهر کوچک و مریض خود را به دوش می کشد و به هر دری می زند که خواهرش را از آغوش مرگ دور نگه دارد، در پی این تقلا پایش به قلمرویی شوم باز می شود و از حاکم تیرگی درخواست کمک می کند و این کمک مجبورش می کند در این سیاهی، شریک خونخوار دل شکسته بشود …
کتاب الهه ناز سرگذشت دو خواهر دوقلوی زیبا و دل شکسته به نام های گیتی و گیسو است. گیتی خواهر بزرگتر، بنا به حس مسئولیت میخواهد با چنگ و دندان گیسو، این یادگار خانوادگی را به خوشبختی نزدیکتر کند. بنابراین به جای او پرستاری از بیماری را به عهده میگیرد. با ورود این دختر به قصر بلورین منصور که دست روزگار او را نیز بارها محک زده، بازی دیگر تقدیر شروع میشود و عشقی متولد میشد. اما آتش حسادت مهره این بازی را کیش و مات میکند.
یک دختر شیطون به اسم رها شایان و یک پسر شیطون به اسم رادوین رستگار. رها به شدت از رادوین متنفره و این تنفر باعث میشه که واسه اذیت کردنش نقشههای مختلفی بکشه. البته این وسط رادوینم ساکت نمیشینه و هرکاری می کنه تا حرص رها رو در بیاره. به دلیل یه سری از مشکلات، رها مجبور میشه ازخانواده اش جدا بشه و توی یه خونه دیگه زندگی کنه که...
داستان در مورد دختریه که به خاطر درآوردن خرج خودش وارد یک خونه میشه تا همدم یک زن میانسال باشه، اما متوجه میشه اون خونه زیاد شرایط طبیعی نداره…
این رمان داستان زندگی یه پسر به اسم بهراد هست که بعد از مدتی متوجه حضور نیروهای منفی در اطرافش میشه که ممکنه شیطانی باشن. بعد از مدتی به پیشنهاد اطرافیانش به یه نفر که مشهوره و با جن ها در ارتباطه مراجعه میکنه و متوجه میشه گروهی از جنهای یهودی به دنبال آسیب رسوندن به اون هستن و…