میخوام بنویسم از یه جفت دل که گشتن و گشتن تا به هم رسیدن. شاید هیچ کدوم به ته خط فکر نمیکردن! داستان من داستان یه جفت دله که فاصلشون از اینجا تا آسمونه. یه دل که دریای محبت و از خود گذشتگیه و دلی که نفوذ ناپذیر و سراسر غرور و سردیه مثل سنگ!
یگانه دختر یتیمی هستش که پیش خانواده ی خوبی زندگی می کنه. پسر خانواده شهاب، دچار بیماری اعتیاد هستش و همین مسئله خانوادش رو حسابی ناراحت کرده. مادر شهاب روی حساب محبت های بی دریغی که به یگانه کرده، ازش می خواد به خونه ی شهاب بره و ازش پرستاری کنه…
آنید کیان دانشجوی مهندسی کشاورزی؛ یک دختر شمالی که کرج درس میخونه. به خاطر توصیهی یکی از استادها که پیشنهاد داده بود که برای بهتر یادگیری درس بهتره کار عملی انجام بدن و به طور مستقیم روی گل و گیاه کار کنن. بنا به عللی آنید تصمیم میگیره که به عنوان یه پرستار برای یه خانم سالمند توی یه خونهی بزرگ کار کنه که بتونه از باغش برای یادگیری رشتهاش استفاده کنه...
نادیا که البته نانادی صداش میکنن همه، خدای تقلبه. کل چهار سال دبیرستان رو با تقلب به انتها رسونده انقدر حرفه ای که تا به حال سابقه تقلب گرفتنه ازش رو هیچ بنی بشری به چشم ندیده اما از بد روزگار بالاخره دستش برا یه نفر رو میشه و این سراغاز یه تنفر عمیق و شاید در انتها…
بهار راد ۲۱ساله لیسانه معماری بر حسب عمل انجام شده مجبور به ازدواج زوری(البته زوری زوری هم نه) با نوه ی دوست پدر بزرگش می شه اما چون پسره پول داره تصمیم کبری می گیره که اول خوب پسره(پرهام)بچاپه و بعد…
بهار موقع برگشت از مدرسه متوجه یه ماشین عجیب جلو در خونه میشه و به سادگی از کنارش رد میشه. در حالی که هیچ ایدهای نداره زندگیش چقدر قراره توسط صاحب این ماشین تغییر کنه..
امین سوپر استار سینما که دفتر یادداشت مریم را پیدا می کند، برای حلالیت طلبیدن نزد او می رود، اما دخترک برخلاف خواسته ی قلبی اش و به نصیحت حاج آقا نیکو سرشت تصمیم می گیرد لا اقل برای حفظ آبروی ریخته شده ی خودش هم که شده به عقد امین درآید.
داستان در مورد یه دختر ساده و چشم و گوش بستس که مثل هر دختر دیگهای عاشق پدرشه. اونم مثل هر دختر دیگهای نمیخواد اذیت شدن پدرش رو ببینه و هر کاری براش میکنه. وقتی پدرش رو میگیرن دختر داستان برای اینکه اونو اذیت نکنن تن به ازدواج میده. اونم با مردی که حتی نمیشناسدش؛ مردی که تا حالا ندیده!
داليت در آيين هنديا به طبقه اي گفته مي شه که از نظر مالي در سطح پايين هستند و از خيلي از خدمات اجتماعي محرومند و معمولا براي کاراي پست جامعه منتخب ميشن معني ديگه داليت در فرهنگ هند (نجس ها)شناخته ميشه
سرنوشت دختريه که در اين موقعيت هست و تصميمي ميگيرد که اونو تبديل به يه داليت ميکنه حالا چرا داليت ؟ چرا بهش ميگن تو يه داليتي؟